شهادت امام موسی کاظم علیه السَّلام
غزل مصیبت شهادت
زندان به حال زار موسی گریه می کرد
زنجیر و غل بر دست آقا گریه می کرد
وقتی عزیز فاطمه تشییع می شد
پای جنازه داشت زهرا گریه می کرد
سلطان رأفت زد گریبان چاک از غم
افلاک بر احوال آقا گریه می کرد
آرایه های بی کسیهای کریمه
تکمیل شد از هجر بابا گریه می کرد
می گفت شهری با کنایه خارجی رفت!!!
زینب به یاد شام آنجا گریه می کرد
جسم کفن پوش امیر عشق بر دست
ارباب بی غسل و کفنها گریه می کرد
هر کس که آمد بر حریمش تسلیت گفت
معصومه یاد قامتی تا گریه می کرد
در کاظمین شور حسینی بود بر پا
صاحب زمان آمد تماشا گریه می کرد
باب الحوائج شد که ما حاجت بخواهیم
او از فراق دلبر ما گریه می کرد
*************
غزل مصیبت شهادت
آنقدر بی رمق شده بودی که جز عبا
پیدا نبود از تو به هنگام سجده ها
زندان به حال و روز تو هر روز گریه کرد
شد با کنایه روزه ی هر روزه ی تو وا
بدکاره را عباده تو سر به راه کرد
خوب است با عنایت تو ختم کار ما
مأمور ظالم از غم تو غصِّه دار شد
سنگ است سینه ای که نسوزد در این عزا
جا شد به روی لنگه دری پیکری ضعیف
خواندند مثل بی بیِّ ما خارجی تو را
جسم تو هفت بار کفن پوش شد ولی
ای بی کفن حسین من ای وای کربلا
تو روی دوش شیعه و ارباب روی خاک
سر روی نیزه و بدنش زیر دست و پا
همناله با رضا و کریمه زبان گرفت
در عرش فاطمه که بیا یوسفم بیا
**************
غزل مصیبت شهادت
زهری که هدیه داده به جانت شراره را
آورده با خودش به خدا راه چاره را
با شعله اش زبانه کشید و شنید آه
معلوم کرده راز دل پاره پاره را
حکم رهائیَّت شده امضاء بگو رضا
مژده دهد به شهر وصالی دوباره را
این پیکر نحیف و تن لاغرت شده
سنگین به خاطر غل و بند و نظاره را....
خیره به کربلا و غروبی عجیب کرد
دیدم به نی درخشش هجده ستاره را
باب الحوائجیُّ و شنیدم به روضه ات
من ناله های تشنگیِّ شیرخواره را
یک یا حسین گفتم و در شهر کاظمین
دیدم تلذیِّ گل در گاهواره را
از روی دستهای پدر تا فراز تیغ
لبخند تشنگیُّ و زبان اشاره را
تلخیِّ خنده ی علیُّ و غصِّه ی حسین
اشک رباب و صاحب هر گوشواره را
هر روضه نینواییُّ و هر صحنه کربلاست
تا یار ما بیاید و درمان وچاره را....
با خود بیاورد که دعای فرج کند
خاموش عاقبت به قصاص این شراره را
*************
مسمَّط ترکیب بند شهادت
حال و روزش عذاب زندان بود
کاظمین از غمش پریشان بود
پیکرش ناتوان و بی جان بود
بند بر دست و پای عرفان بود
ورد لب آیه های قرآن بود
روضه اش نغمه ی غریبان بود
اثر زهر کینه پیدا شد
جگری پاره داغ زهرا شد
حکم آزادیَّش که امضاء شد
درب زندان بی کسی وا شد
تخته تابوت جسم مولا شد
دیده شد ابر و وقت باران بود
روی لب لا اله الّا الله
شال مشکی به دور گردن شاه
هفتمین رهبر و چراغ راه
می رود سوی حق ُّو ذکرم آه
شد عزادار رأفت درگاه
لحظه ی دوری از عزیزان بود
این طرف ثامن الحجج محزون
آن طرف تر کریمه ای دلخون
چشم عرش از غم حرم هامون
طعنه می زد ستمگری مفتون
رافذی شد امیر فاطمیُّون
روضه ها مثل شام ویران بود
دست و پا مثل شام در زنجیر
دختری فاطمی شده دلگیر
پنج بار آه و ناله و تکبیر
هفت پوشش برای جسمی پیر
در کفنهاست بی کفن تصویر
ساعت سخت و تلخ هجران بود
غربت کاظمین جای خودش
اشک هر روضه ای برای خودش
کفنی بود و بچِّه های خودش
پا نشد نیزه .... بود پای خودش
جای ناموس در لِوای خودش
نه روی ناقه های عریان بود
ناقه بود و عذاب بود و حرم
ناله های رباب بود و حرم
سر روی نیزه قاب بود و حرم
راویِّ انقلاب بود وحرم
آشیان ِ خراب بود و حرم
زیر چتر سر شهیدان بود
کاظمین از حسین ما می گفت
از غم دشت کربلا می گفت
از سری روی نیزه ها می گفت
از تنی زیر دست و پا می گفت
نینوایی به هر نوا می گفت
شاه لب تشنه العجل خوان بود
**************
زمزمه (شور) – سبک : امید امیری
قصِّه ی غصِّه ی تو جانگدازه پسر تو می سوزه و می سازه
داد می زنن امام رافذیّاست تا که کسی نیاد تشییع جنازه
کاری تر بوده زهر از صد تا شمشیر
کرده نعشت رو سنگین غل و زنجیر
غم تو عالمو کرده زمین گیر
عزیز فاطمه باب الحوائج (3)
خدایا آسمون عزا گرفته ماه رجب تو این روزا گرفته
از غم و غصِّه ی موسی ابن جعفر دل معصومه و رضا گرفته
آسمون از غمش تیره و تاره
چشمای عاشقش داره می باره
نمی دونم حرم زائری داره؟!
عزیز فاطمه باب الحوائج (3)
اگه تو مجلست هوائیَّم من آخه یه عمره که رضائیَّم من
از تو نزدیکترم به کربلا و با یه گوشه نگاهت راهیَّم من
چشم امِّید من به کاظمینه
دل دیوونه ی بین الحرمینه
خدائیش باز دلم تنگ حسینه
عزیز فاطمه باب الحوائج (3)
کربلا
نگو مثه کلاغا بده لحنت بذار بیام بخونم توی صحنت
بلال رو سیاهو بدصداتو نرونی از حرم که نیست تو شأنت
اگه شین سین بشه چه عیبی داره؟!
مهم سینه ست که واسه ت بی قراره
حرف دلو خدا تو دل می کاره
عزیز فاطمه حسین زهرا (3)
**************
زمزمه – سبک : محمّد طالقانی
امشب صاحب عزا علی موسیَ الرِّضاست
روضه خون آقا خود خیر النِّساست
دلای کاظمینی پریشونه
زبون گرقته و داره می خونه
واویلتا دم صاحب زمونه
مولا باب الحوائج (4)
تن ضعیفشو رو تابوت میذارن
یکی داد می زنه خارجی می برن
رئوف آل پیغمبره مضطر
کریمه می زنه بر صورت و سر
ابر بهاریِّه چشمای مادر
مولا باب الحوائج (4)
جسم امام ما میشه غسل و کفن
به زیر دست و پا نمی مونه بدن
غریبتر از شاه کرب و بلا نیست
جای سلطان عالم رو خاکا نیست
خرابه جای ناموس خدا نیست
حسین غریب مادر (4)
باب الحوائجی یه نگاه کن به ما
حقِّ امام رضا بده کرب و بلا
ما که گریه کنای کاظمینیم
اهل اشک و آه و شیون و شینیم
دیوونه ی شیش گوشه ی حسینیم
حسین غریب مادر (4)
**************
نوحه ی زمینه – سبک : حسین ایمانی
ببارید آی آسمونا چشای سلطان می باره
عزداره بی قراره یتیمه بابا نداره
ای وای ای وای امام رضا غریبه (4)
تابوت بابا ازتوی زندون بیرون اومد
رئوف طاها با چشم گریون دلخون اومد
شال غم روی دوش ِ معصومه و رضاست
قربون آقایی که امشب صاحب عزاست
تو گوش دنیا می خونن نوحه های درد و ماتم
حال و روزم شده مثل ِ شبای ماه محرّم
ببارید آی آسمونا چشای سلطان می باره
عزداره بی قراره یتیمه بابا نداره
ای وای ای وای امام رضا غریبه (4)
زنجیر و غلها جسم آقا رو سنگین کرده
غمای مولا عرش خدا رو غمگین کرده
یکی بگه به اونکه گفت از دین خارجه
این اصل و حکم دینه باب الحوائجه
بدونید موسی ابن جعفر پسر پیغمبره
گل زهراست گل طاهاست گل باغ حیدره
ببارید آی آسمونا چشای سلطان می باره
عزداره بی قراره یتیمه بابا نداره
ای وای ای وای امام رضا غریبه (4)
از کاظمین دل پر می گیره تا بین الحرمین
حسرت قلب ِ ما هیأتیّا شیش گوش حسین
باز دلم تنگ ایوون طلای رضاست
شبای جمعه قلبم جلد کربلاست
نفسم می کشه فریاد میون صحن گوهرشاد
کربلامو می گیرم با توسّل به پنجره فولاد
ببارید آی آسمونا چشای سلطان می باره
عزداره بی قراره یتیمه بابا نداره
ای وای ای وای امام رضا غریبه (4)
*************
نوحه زمینه – سبک : پرویز هاشمی
علی موسی الرِّضا شده صاحب عزا واویلا
نوای عاشقا دم سینه زنا واویلا
می ره تابوت خیره لاهوت
به رو ضه ی کاظمینه
جای ِ زنجیر پیداست
روضه مثه زینبینه
امون ازاین غریبی وای (4)
ندای عالمین شده با شور و شین واویلا
میرم از کاظمین با ذکر یا حسین کربلا
چشما گریون دلها شد خون
تو که باب الحوائجی
بسیار دیدی آزار
صدا کردنت خارجی
امون ازاین غریبی وای (4)
گرفتار غمت تموم عالمه واویلا
عزادار غمت علیُّ و فاطمه با آقا
ذکر ِ عالم شور ِ خاتم
نوحه ی کاظمینیِّه
یا رب مثل ِ زینب
نوای ما حسینیِّه
حسین غریب مادر وای (4)
*************
نوحه ی زمینه – سبک : پرویز هاشمی
داره از توی زندون میاد یه جسم بی جون
رویِ تابوتی بیرون
قلب آسمونا می گیره روی ِ دست و پاهاش زنجیره
می گن خارجی داره میره!!!
ای وای آقام غریبه (4)
دلم می سوزه یا رب چقدر روضه ی امشب
شده شبیه زینب
دارن زخم زبون می زنن می گن خارجیّا اومدن
یا رب اینا با تو دشمنن!!!
ای وای آقام غریبه (4)
قلبم تو کاظمینه دائم به شور و شینه
ذکرم حسین حسینه
ای وای از غصِّه های مولا ای وای از غم شام بلا
ای وای از روضه ی کربلا
ای وای آقام غریبه (4)
کربلا
دلها تنگ نگاره چشما ابر بهاره
بر سر هوای یاره
کاشکی یه روز با این عاشقا بیام به کاظمینت آقا
بریم از اونجا کرب و بلا
ارباب منو نگاه کن (4)
**************
نوحه ی سنگین - سبک : حسین ایمانی
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر باب الحوائج نور چشم حیدر
تو رو به حقِّ فاطمه باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
منو ببر به علقمه باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (4)
باب الحوائج حاجت مندم آقا چون با تو هستم سربلندم آقا
دخیل یا ابا الرِّضا باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
بده برات کربلا باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (4)
باب الحوائج خیلی مهربونی باب الحوائج دردامو می دونی
درد دلم رو کن دوا باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
دل شده تنگ نینوا باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (4)
باب الحوائج عشقم کاظمینه باب الحوائج ذکرم یا حسینه
زائر شهر کاظمین باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
می ره به بین الحرمین باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (4)
باب الحوائج دلتنگم دوباره باب الحوائج قلبم بی قراره
قرار قلب مضطرم باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
بیا و کن مسافرم باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (4)
باب الحوائج بارونیِّه چشمام باب الحوائج باز می خونه لبهام
شده دعای لب من باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
بیا بیا یابن الحسن باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (4)
باب الحوائج هر کس کاظمیِّه بی برو برگرد حتماً فاطمیِّه
منم غلام مادرت باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
نگاهی کن به نوکرت باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (4)
باب الحوائج مجلس تو نوره باب الحوائج آرزوم ظهوره
روی لبام این غزله باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
دعام فقط العجله باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (4)
باب الحوائج سینه م غرق احساس باب الحوائج قلبم بیت العبّاس
حلّال هر چی مشکله باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
ذکر یا ابوفاضله باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (4)
باب الحوائج باز گریونه چشمام باب الحوائج باز جاریّه اشکام
بزم باب الحوائجه باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
وقت دعای فرجه باب الحوائج باب الحوائج باب الحوائج
باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (4)
*************
نوحه ی سنگین – سبک ابوالفضل بینائیان
آسمون دم از غم موسی ابن جعفر می زنه
آقامون امام رضا تو سینه و سر می زنه
چشای مشهد و قم خیره شده به کاظمین
آخه زهر داره آتیش به جون دلبر می زنه
حکم آزادیِّ مولا توی راهه
نفسای آخرش با سوز و آهه
دیگه از جفای دنیا میشه راحت
رو تابوت میره برای استراحت
غریب آقام غریب آقام غریب آقام آقام (4)
واسه تسلیت میرن نوکرا و سینه زنا
یه سفر با پای دل به سمت مشهد الرِّضا
با چشای گریون و دلای خون سلام میدن
تو حرم به ضامن آهو رو به ایوون طلا
دسته ی عزاداریِّ کاظمینیم
دنبال برات شیش گوش حسینیم
غمو با نگات کن از دل ما خارج
بده حکم حرم باب الحوائج
غریب آقام غریب آقام غریب آقام آقام (4)
کربلا
سفر کرب و بلا یه عمره رویای منه
حبِّ شاه بی کفن گنج دو دنیای منه
بهترین خاطره م از دیدن تلِّ زینبه
وقتی دیدم روبروم گنبد آقای منه
یه طرف گنبد و بارگاه آقا
روبروش گلدسته ی حریم سقّا
یه طرف پرچم سرخ حرم شاه
یه طرف تابلوی ساقیَّ العطاشا
حسین آقام حسین آقام حسین آقام آقام (4)
************
نوحه ی سنگین – سبک : علی نجفی
تابوتو پائین بذارید که میخوام ببوسمش من
بذارید از تن بابام وا کنم زنجیر دشمن
آسمون
آسمون ببار که روزگار روزموکرد مثل شبا سیاه و تار
خواهرم بیار غمگین و زار شال عزا روی دوش داداش بذار
مثه رضا با روضه ی بابا ببار
خدایا یتیمی سخته (4)
خواهرم عزا گرفته دل من از غصِّه خونه
غریب از غربت بابا خدایا چه پریشونه؟!
می باره
می باره روی ِ گونه های ِ امام رضا اشکای غصِّه های تو
می زنن صدا میون شهر خارجی تو رو پیش بچِّه های تو
مادر سادات صاحب عزای تو
خدایا یتیمی سخته (4)
کاظمین دلم رو برده به سوی صحن حسینی
باز شب جمعه شد و دل شده بین الحرمینی
کربلا
کربلا دلم تنگه بازم برای شیش گوشه ی شاه و آه واشک
کاش میشد بیام رو به حرم سر بذارم رو نرده ی میدون مشک
حرم شده حسرت و آرزو و رشک
خدایا کربلا میخوام (4)
**************
شور – سبک : پرویز هاشمی
مولای ما باب الحوائج آقای ما باب الحوائج
خیره شده به دست لطفت چشمای ما باب الحوائج
تو که باب الحوائجی بیا روا کن حاجتم
حواله ی حرم بده که تشنه ی زیارتم
باب الحوائج (4)
شاه کرم باب الحوائج صاحب حرم باب الحوائج
مولای من خدا می دونه دوست دارم باب الحوائج
پر زده مرغ دل من باز به هوای کاظمین
مسافر حریم تو می ره تا بین الحرمین
باب الحوائج (4)
آروم جون باب الحوائج زهرا نشون باب الحوائج
گریه کن ِ روضه ی غمهات صاحب زمون باب الحوائج
مهدیِّ زهرا از غمت لباس مشکی می پوشه
رضا می ده به نوکرت برگ برات شیش گوشه
باب الحوائج (4)
به نامتم باب الحوائج غلامتم باب الحوائج
حاجت دارم منتظر یک پیغامتم باب الحوائج
پیغام تو به پسرت می کشونه ما رو بالا
با امضای امام رضا همه می ریم کرب و بلا
حسین وای (4)
سینه زنم به عشق ارباب دم می زنم به عشق ارباب
کفش جفت کنم به عشق ارباب سرخه تنم به عشق ارباب
همیشه در شور و نوام من عاشق کرب و بلام
غلام کوی زینب و نوکر شاه شهدام
حسین وای (4)
*************
نثار باب الحوائج حضرت موسی ابن جعفر علیه السَّلام صلوات
به لـــب الغوث و ادرکنــــــــی