شهادت حضرت زینب سلام الله علیها
غزل مدح بی بی
زینب تمام عصمت زهراست شک نکن
زینب مرام و هیبت مولاست شک نکن
زینب عقیله ی حرم و عشق خاتم است
بی بی ِّ آسمانیِّ دنیاست شک نکن
" " ادامه اشعار و سبک ها در ادامه مطلب " "
غزل مدح بی بی
زینب تمام عصمت زهراست شک نکن
زینب مرام و هیبت مولاست شک نکن
زینب عقیله ی حرم و عشق خاتم است
بی بی ِّ آسمانیِّ دنیاست شک نکن
" " ادامه اشعار و سبک ها در ادامه مطلب " "

"" اشعار در ادامه مطلب ""

اشعار " ویژه نامه پائیز عاشقی به همراه سبک" را
در ادامه مطلب مشاهده فرمائید

جان آن عمّه ی کمان قدَّت
لحظه ی انتقام حالا نیست؟!
اللهمَّ عجِّل لولیِّک الفرج
امروز، چهلمین روز است که دشت، پای ایستادن ندارد...
خاکهای بیابان میدانند که سیلی آفتاب یعنی چه...
زینب(س) رسیده از سفر برخیز ارباب
با کاروانی خون جگر، برخیز ارباب
برگشته ام از شام و کوفه، قد خمیده
آورده ام صدها خبر، برخیز ارباب
شد مقتدای کوفی و شامی سقیفه
می سوخت خیمه مثل در، برخیز ارباب
ای کاش تو هم در رکوع بخشیده بودی
انگشترت شد درد سر، برخیز ارباب
شد روزگارم تیره، وقتی کنج ویران
مهمان ما شد تشت زر، برخیز ارباب
یک جمله از غمهای زینب(س)، بشنو کافیست
با شمر بودم همسفر، برخیز ارباب
از دختر دردانه ات چیزی نپرسی!!
جا مانده در وادی شر، برخیز ارباب
در آرزوی دیدن موعود دارم--
چشمی به راه منتظر، برخیز ارباب
چه ها که با دل زینب (س) نکرده این کوفه؟
تو نی سوار و منم کوچه گرد این کوفه
چه سنگها که نشد پرت سوی محمل من
به دستهای زن و طفل و مرد این کوفه
من از فراق نگارم عزا گرفته امُ اما
گرفته جشن ظفر فرد فردِ این کوفه
ادامه دار شده خاطرات کرب و بلا
چه آتشی ست به پا در نبرد این کوفه
به جای نان و رطبهای هر شب بابا
چه لقمه ها که نصیبم نکرده این کوفه
به خاندان رسول خدا کنایه زدند
چه داغ کرده دلم، قلب سرد این کوفه
نخوان دگر سرنیزه برایشان قرآن
که سکه می خورد آقا به درد این کوفه
بخوان دعای فرج تا بیاید آن مردی
که پاسخی ست خدایی، به عهد این کوفه
بیا به یاد غــــــــــم زینبین گریــه کنیم نفس بزن کــــــه بــــرای حسین (ع) گریه کنیـــــم
سر عزیز دل فاطمه (س) کجا و تنــور؟! برای خاطره هــــــــــــای حسین (ع) گریه کنیـــــم
طلوع صورت دین خدا به نیزه کیــــــــن به پای نیزه به پــــــــــای حسین (ع) گریه کنیـــــم
به سمت قاری نی قلوه سنگ می آید چه بوسه ایست جزای حسین (ع)؟! گریه کنیـــــم
به لعل قاری قرآن که چوب می کوبد؟! چه شد جواب نــــــوای حسین (ع)؟! گریه کنیـــــم
حریم فاطمه(س) راهی کوچـه و بـازار به یاد ارث کســــــــــــای حسین (ع) گریه کنیـــــم
پیام روضه ی یار انتظار دلـــــدار است به عشق وصـــــــل دعای حسین (ع) گریه کنیـــــم
باور نمی کنم سفر بی تو را حسین(ع)
بی تو کشیده شدحرمت تا کجا؟ حسین(ع)
فرماندهی ارتش غم دیدگان منم
فرمانروای ارتش بر نیزه ها حسین(ع)
با دست بسته رفته به میدان حفظ دین
عباس گونه، بانوی کرب و بلا حسین(ع)
هرگز حریف صبر خداوندیم نشد
در شام و کوفه، سنگ و غم و ناسزا حسین(ع)
گاهی به روی نیزهُ و گاهی به زیر چوب
لبهای تو شده هدف بی حیا حسین(ع)
با خطبه های حیدریم نهضتت گرفت
حتی درون کاخ پر از فتنه پا، حسین(ع)
مأمور صبرُ وگریۀ بر روضه ات شدم
با هر نفس برای تو گیرم عزا حسین(ع)
اشکم میان روضۀ تو می چکد ولی
چشمم به راه منتقم نینوا حسین(ع)
سپاه فتنه برای تو نقشه هـــــا دارد چقدر کــــــرب و بلا قصـــــــه بــــــــلا دارد
نزن تو خیمه در اینجا که لشگر کوفه نگاه شومُ و عجیبی به خیمه هــــــــا دارد
پناه بردن تو بر خدا عجیب نبــــــــود عجب در آنکه کــــــــلام تو کربـــــــــلا دارد
بیا و خواهش خواهر نکن رد و برگرد که لرزه بر دلم افتاده، تـــــــــــرس جا دارد
برای حفظ رکابم و ان یکاد بخـــــوان که پشت نخل کسی هست و فکرها دارد
ربابه را به درون حرم ببر، لشگــــــر دو چشم خیره به حلقوم طفـــــــل ما دارد
تو را به لرز رقیه قسم نزن خیمـــــه هنوز گوش گلــــــــــت گوشـــــواره را دارد
نبر مرا سوی گودال و شرح حال نگو برای گیسوی تو، هر رگـــــت حنــــــــا دارد
عزیز دختر زهرا، غروب عاشــــــــورا چقدر سایه ی سر روی نیزه هــــــــــــا دارد؟
بیا امید محرم که عمه ســــــــادات بـــــرای آمـــــــــــــدنت انتظارهــــــــا دارد