شهادت امام موسی کاظم علیه السَّلام

غزل مصیبت شهادت

 

زندان به حال زار موسی گریه می کرد

زنجیر و غل بر دست آقا گریه می کرد

وقتی عزیز فاطمه تشییع می شد

پای جنازه داشت زهرا گریه می کرد



" " " ادامه اشعار در ادامه مطلب " " "



 

ادامه نوشته

پیامک شهادت امام کاظم علیه السَّلام

 

از کاظمین پل زده قلبم به سوی یار

                                        پر زد دوباره مرغ دلم تا به کوی یار

باب الحوائجیُّ و بدان حاجتم شده

                                            یک بزم روضه با رفقا روبروی یار

غزل پیوسته - میلاد امام موسی کاظم(ع)

حزن سنگین صفر یک لحظه خنثی می شود

با قدمهای نگارم قد غم تا می شود

قد غمها تا شد و تا سرزمین کاظمین

مرغ دل پرواز کرد و عشق پیدا می شود

بر لب شیخ الائمه غنچه لبخند شوق

با نگاهی سوی گهواره شکوفا می شود

عشق را احساس و با احساس قلبم عشق کن

زیرورو کن خاک را کی مثل موسی می شود

هر چه در موسی ابن عمران بود در او نیز هست

هر چه با عصمت جمیع، از ترس منها می شود

------

در تمام دوره ها حجت به دنیا لازم است

اولین حجت پس از اتمام حجت کاظم است

------

وارث بر حق علم باقری و صادقی ست

بین شیخ عشق و سلطان بودن او منطقی ست

عاشق دین خدا از نسل یاس و مرتضی

عشقبازی از تبار ذوالفقار عاشقی ست

پنجمین پشتش گل یاس است ونسل او به پنج

میرسد با عطر نرگس شاید او هم رازقی ست

کربلا کشتی آزادی و ساحل حیدر(ع) است

کاظمین ما بین این کشتی و ساحل قایقی ست

از علی(ع) بود و علی(ع) گفت و علی(ع) شد وارثش

این علی(ع) خو ،خود کلام الله ناب و ناطقی ست

------

تکیه گاه حضرت موسی اگر در غم عصاست

تکیه گاه و پشت هفتم رهبر عالم رضا(ع) ست

------

آمدم از او بگویم تا رضاییم کند

با نگاهش مرغ ایوان طلاییم کند

حضرت باب الحوائج بود و حاجت داشتم

آمدم از کاظمینش کربلاییم کند

چشمم از غمهای مشک خشک صحرا خیس بود

اشک آوردم که جایش نینواییم کند

یاد زینب(س) یاد ویران و مصیبت می کنم

تا برای غصه عمه فداییم کند

اربعین می آید و ذکر لبم لبیک حسین(ع)

خواستم از او که وقف روضه خوانیم کند

------

تا توسل بر دم موسی ابن جعفر(ع) می کنم

یاد زندان غم و هجران دلبر می کنم

 ------